روزها

روزها فکر من این است...

روزها

روزها فکر من این است...

سلام...

طعم این روزهای آخر سال مثل بادام تلخ یا همچین چیزی است. برای من که اینگونه است. در این تلخی بود که خیلی اتفاقی به اینجا سر زدم. آرشیو و نظرات خوانندگان را مرور کردم و نگاهی هم به لیست اعضای خبر نامه انداختم. با کمال تعجب دیدم در این دو سالی که اینجا خاک می خورده است،‌ یکصد و اندی آدرس ایمیل ارسال شده و عده ای به باور اینکه از اینجا خبری برایشان برسد عضویت خود را ثبت کرده بودند... با خودم فکر کردم شاید بشود دوباره کرکره را بالا برد و سرو سامانی به اینجا داد!... در تلخی این روزها، شاید «روزها» برایم شیرین باشد...

نظرات 2 + ارسال نظر
رهگذر چهارشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 18:27

خوش اومدی...

آشنا سه‌شنبه 18 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 06:44

خوشحالم که دوباره می خواهی بنویسی. من این وبلاگو تازه دیدم . حیف که خاک زمان بر روش بشینه.

شما لطف داری خانم یا آقای آشنا...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد