روزها

روزها فکر من این است...

روزها

روزها فکر من این است...

داره می خنده!

   

داره می خنده! 

 

یه نفر اینجا داره می خنده                                                 

بندِ کفشاشو داره می بنده

می ره که بازم تنها بذاره

نمی دونستم دوسم نداره...   

 

یه نفر اینجا رفیق ما بود

مث لیلی تو قصه ها بود

رفت و رها کرد هر چی که کاشتیم

هر چی که بودُ هر چی که داشتیم...   

 

یه نفر اینجا روحمو شکست

خاک رفتنش رو تنم نشست

بی وقفه رد شد از مرز تردید

حتا یه لحظه، اشکامو ندید...    

 

یه نفر اینجا داره می خنده

بندِ کفشاشو داره می بنده... 

می ره که بازم تنها بذاره

نمی دونستم دوسم نداره... 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
رهگذر سه‌شنبه 4 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 04:05

آره داره می خنده...!

محسن سه‌شنبه 4 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 15:00 http://www.M0rtalKombat.com

سلام وبلاگت واقعا عالیه به منم سربزن
بهترین کیلاگر دنیا با قابلیت اتصال به سیستم قربانی
بهترین سی دی هک در ایران
کلاسهای فوق العاده ویژوال بیسیک از مبتدی تا حرفه ای
برنامه تبلیغ در بلاگفا
و 100 ها برنامه تووووپ دیگر همگی در
www.m0rtalKombat.com
www.MortalKombat.ir
با قراردادن لینک باکس ما در وبلاگ خود و سپس ثبت لینک خود آمار وبلاگ خودتون رو 10 برابر کنید
www.Padash.Mihanblog.com

پنجره شنبه 8 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 18:13 http://www.pnb.blogsky.com/

به به! خوش آمدی آقای دکتر!

م ر ی م دوشنبه 10 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 12:35

سلام
خیلی اتفاقی به spam رو باز کردم و دیدم از یوسف آبی یه ای میل هست و یه خبرنامه ...
چه خوب که دوباره می نویسی ... حداقل از اینجا یه ردی و خط نشونی ازت هست ...
راستی چرا ما انقده از هم دوریم!!... من نمی خوام.. تو نمی خوای ؟؟ یا چی ؟؟ نه ... یعنی می گی به خندم به این فاصله های بی رنگ .... نه نمی خندم!!

سلام ... البته که زندگی همیشه از این اتفاقی ها داره! ...این نوشتن هم یه کرمی داره که گهگاه به جون آدم می افته حالا تا کی هست نمیدونم... من هم نمیخوام انقدر دور باشم از دوستای قدیمی ولی مث که رسم زندگی این جوری میخواد... به هر حال دوست دارم ببینمت، فرصت بذاریم بد نیست...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد